کد مطلب:314410 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:186

بچه ای که به علت ضربه ی مغزی به هوش نمی آمد خود برخاست
جناب حجت الاسلام و المسلمین واعظ محترم، مروج و حامی مكتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، آقای شیخ احمد نورائی یگانه، طی مكتوبی دو كرامت به دفتر انتشارات مكتب الحسین علیه السلام ارسال داشته اند:



یا كاشف الكرب عن وجه الحسین علیه السلام

اكشف كربنا بحق أخیك الحسین علیه السلام



[ صفحه 346]



پس از عرض سلام به محضر دانشمند معظم مؤلف كتاب شریف و ارزنده چهره ی درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام.

1. شبی به منزل آمدم، دیدم اوضاع دگرگون است؛ به این معنا كه حال و هوای همیشگی حاكم نیست، اهل خانه همه ناراحت بودند، پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: در اتاق پذیرایی كه فرشهایش را جمع كرده بودیم، بچه مشغول بازی بود كه یك مرتبه از بالای تاقچه با سر روی موزائیك به زمین خورده و مدتی است كه چشم باز نمی كند.

من سراغ بچه رفتم و او را حركت دادم، صدا زدم، او را بلند كردم نتوانستم او را به هوش بیاورم، پلك چشمان بچه را باز كردم، بسته شد، دیدم چاره ای جز رساندن او به بیمارستان نیست، لذا گفتم: آماده شوید بچه را به بیمارستان برسانیم با خود گفتم: اگر ماشین همسایه آماده باشد زودتر این كار انجام می شود. از منزل بیرون آمدم به طرف منزل همسایه، اما بین راه متوسل به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام شده و گوسفندی برای آن حضرت نذر كردم، همین كه آمدم انگشت روی دكمه ی زنگ همسایه بگذارم دیدم بچه ها از خانه بیرون دویدند و گفتند: بابا، بچه از جا بلند شده و حالش خوب است.

زنگ همسایه را نزده برگشتم، دیدم بحمدالله به بركت نام قمر بنی هاشم علیه السلام و توسل به نام آن باب الحوائج الی الله بچه ای كه به علت ضربه ی مغزی به هوش نمی آمد خود برخاسته و چنان به حالت عادی برگشته است كه هیچ نیازی به معالجه ندارد. از خداوند متعال معرفت بیش از پیش نسبت به آن امام زاده ی عظیم الشأن برای همه دوستان اهل بیت عصمت علیهم السلام خواهانم.